حادثه عاشورا از دلخراشترین وقایع تاریخ اسلامی به شمار میرود. این رخداد از هنگامه وقوع تا کنون مورد اهتمام و توجه انسانهای آزاده قرار گرفته است. متفکران و نویسندگان مسلمان و غیرمسلمان از زاویههای گوناگون آن را کاویده و به موضوعاتی از این دست نظر افکندهاند.
و البته هنوز جای مباحث بسیار تاریخی، اخلاقی و انسانی، برای پژوهشهای عمیق خالی است. یکی از پرسشهایی که مطرح است و در لابهلای نوشتهها بهاجمال بدان پرداختهشده، راز جاودانگی این قیام است. با آنکه قیامهای بسیار در تاریخ بشریت و دورههای اسلامی به وقوع پیوسته، اما کشش و جاذبه و ژرفای حادثه عاشورا در آن مشهود نیست. چه تفاوتی ماهوی میان آنها وجود دارد؟ چه رمز و رازی در این قیام و رخداد نهفته است؟
آیا تا به حال از خود پرسیدهایم که:
۱. اجتماع مردم در این ایام و تجمع وصفناشدنی روزهای تاسوعا و عاشورا بویژه در کشورهای شیعهنشین از چه نیرویی تغذیه میکند؟ چرا گذشت قرنها، نهتنها از نشاط آن نکاسته بلکه سالبهسال بر رونق آن افزوده است؟
۲. حضور گسترده نیروهای جوان که همه تعلقهای جوانی اعم از مد لباس تا خواب سنگین را کنار نهادهاند، چگونه توجیه میشود؟ جوانان با ایدهها و حساسیتهای متفاوت که انرژی غیرقابلکنترل و روحیهای گریزان از توصیه و پند دارند، چرا عمیقا جذب این حادثه میشوند؟
۳. نمایش زیبای هیئتهای عزاداری و دستههای سینهزنی بدون آموزشهای فنی و درازمدت که بسا زیباتر از رژه دستههای نظامی صورت میگیرد، آن هم با تنوع فراوان، برحسب عرفها و عادتهای بومی و منطقهای، چگونه تحلیل میشود؟ بسیار دیده میشود که سربازان بعد از آموزشی درازمدت بهخوبی از عهده وظایف خود برنمیآیند، اما دستههای عزاداری، خودآموز آرایشی زیبا پیدا میکنند؟
۴. چه چیزی مردم را در ایام محرم به احسانها و ایثارهای بزرگ مالی وا میدارد؟ اطعامها و خوانهای گسترده در این ایام از چه عاملی سرچشمه میگیرد؟ با آنکه برای جلب احسانهای کمتر از این به تبلیغاتی گسترده و برنامهریزیهای درازمدت، نیاز است.
این همه پس از قرنهای متمادی که از حادثه کربلا گذشته و بدون کمترین جبر و تشویق دنیایی و حکومتی چه توجیهی دارد؟
این نوشتار بر آن است تا اندازهای این پرسش را وارسی کند و قدری آن را بکاود. میتوان علل و عوامل متعددی برای این جاودانگی برشمرد؛ مانند:
۱. انتساب امام حسین علیهالسلام و فرزندانش به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
۲. حضور ن و کودکان
۳. نهایت درندهخویی و ستمگری یزیدیان
۴. مشیت الهی
۵. ماهیت انسانی قیام عاشورا
به نظر میرسد نمیتوان ماندگاری و جاودانگی را به یک راز و سبب منتهی کرد، بلکه تمامی علل و عوامل پی گفته در آن دخیلاند.
سه عامل نخست واضح است و پیرامونش بسیار نوشته شده است. عامل چهارم شاید همان باشد که در پارهای احادیث بدان اشاره میشود مانند:
قال رسولالله (ص): إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَهً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا».
برای شهادت امام حسین (ع) در دلهای مؤمنان شرارهای است که هیچگاه خاموش نشود.» حقیقتا تأثیر عوامل غیبی و آسمانی بر ماندگاری این حادثه را نمیتوان انکار کرد.
به نظرمیرسد عامل پنجم جایگاه ویژهای دارد؛ گرچه علل چهارگانه دیگر هر یک تأثیر خود را میگذارد. چرا که این عامل بیشتر، عمق معرفت، انتخاب، اراده، تصمیمگیری و زیبایی عمل امام حسین (ع) و همراهانش را نشان میدهد. به تعبیر دیگر حسن فاعلی و حسن فعلی حادثه عاشورا، با این علت بیشتر نمایان میشود. در این جهان، آیینها، مرامها و حوادث تاریخی هر چه انسانیتر باشد و به جوهره وجودی انسان نزدیکتر، ماندگارتر خواهند بود. حادثه عاشورا نیز چنین است و نباید آن را فقط از زاویه انتساب به خاندان به خاندان پیامبر (ص) بررسی کرد؛ یا فقط بر عوامل غیبی پای فشرد؛ یا اوج درندهخویی یزیدیان را منظور داشت؛ یا بر حضور ن و کودکان تأکید ورزید؛ بلکه آن را با دید حادثهای که تمام اصول و ضوابط انسان در آن منظور شده و هیچ امر غیرانسانی در ناحیه هدف و روش در آن به چشم نمیخورد، مطالعه کرد. گاه انسانها درباره اهداف و روشهای انسانی، خوب سخن میگویند و نیک قلم میزنند. برخی این هدفها و روشها را در عادیترین شرایط زندگی پیاده میکنند. اعجاز و اعجاب حادثۀ عاشورا در آن است که در ناگوارترین شرایط زندگی، گروهی ذرهای از اهداف، روشها و منشهای انسانی تخطی نمیکنند و آن را در دشوارترین شرایط، عینیت میبخشند.
منبع: سایت کرب و بلا
۶ روز تا کنگره عظیم اربعین حسینی
حسین ,عامل ,قیام ,عوامل ,امام ,دستههای ,آن را ,در آن ,در این ,امام حسین ,است و
درباره این سایت